انسان مونث

دست نوشته های نفیسه مرادی پیرامون زن و هر چیز دیگر

انسان مونث

دست نوشته های نفیسه مرادی پیرامون زن و هر چیز دیگر

انسان مونث
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زناشویی» ثبت شده است

برزخ


برزخ

 

با عشق، تقدیم به تمام زنان سرطانی

 

کمی آب نوشید. ولی طعم آب هم در دهانش به تلخی می زد.

مادر کمی آب سیب برایش آورد، بلکه این بار بنوشد، اما باز هم از خوردنش امتناع نمود.

 

باز سرش گُر گرفت، به سمت پنجره رفت و سر بی مویش را به شیشه سرد آن چسباند و نیم نگاهی به درختان بی برگ حیاط انداخت و قطرات باران روی شیشه را نگریست.

🍂🍂🍂🍂

شیمی درمانیش تا دو ماه دیگر ادامه داشت. فقط آرزو می کرد این روزهای سخت، زودتر تمام شود.

نفیسه مرادی

داستان: تنهایی مادر

 

مادر بیمارش، به تازگی از بیمارستان مرخص شده و نیازمند مراقبت بود.

 

دختر نیم نگاهی به مادر می کرد و نیم نگاهی به همسر.

 

شوهرش بارها گفته بود"مگه نمیگن زن باید شب کنار شوهرش باشه و بی اجازه اش از خونه هم بیرون نره".

 

نگاهی ملتمسانه به همسرش انداخت تا بلکه اجازه دهد شب نزد مادر بیمارش بماند.

اما مرد با بالا انداختن ابروان مخالفتش را به او فهماند.

نفیسه مرادی