انسان مونث

دست نوشته های نفیسه مرادی پیرامون زن و هر چیز دیگر

انسان مونث

دست نوشته های نفیسه مرادی پیرامون زن و هر چیز دیگر

انسان مونث
آخرین نظرات

۷ مطلب با موضوع «زن» ثبت شده است

 

جایگاه انسان مونث در نظام آفرینش

 

شاید با دیدن عنوان، این سوال در ذهنتان نقش بسته باشد که چرا ننوشته ام «مهارت های زن بودن» و از عبارت «انسان مونث» استفاده کرده ام. دلیلش این است که مخاطب پیش از آنکه درگیر جنس ناشی از طبیعت و فیزیولوژی بدن شود، بداند با اشرف مخلوقات و موجودی به نام «انسان» مواجه است و جنس «مونث» و «مذکر» صفت ثانویه ای است که بر این مخلوق افزوده شده است، تا امور دنیای مادی خود در بعد حیوانی را به وسیله این اختلاف جنس، سامان بخشد که مهمترینش بقا نسل است.

 

عبارت «انسان مونث» به نیمی از انسانها که فقط خود را «زن» می دانند و به نیم دیگر که ذکوریت را بعضا امتیازی تصور می نمایند، یادآوری می کند که پیش از هر چیز، زنها انسان هستند و این کمک می کند تا جایگاه ایشان را در این جهان هستی بشناسند و رسالت وجودی شان را دریابند و گمان نکنند که آنها فقط زن هستند و صرفا برای زاییدن و ازدیاد نسل خلق شده اند، بلکه انسان هستند و آفریده شده اند تا برای رسیدن به کمال مطلوبی که خداوند برای اشرف مخلوقاتش ترسیم نموده است، تلاش کنند.

خداوند اَوّلیاتی به انسان داد که به هیچ موجودی نداده است. پس با هم مرور می کنیم آیاتی که بدانها می پردازد:

 

1-      دلیل خلقت «انسان» این است که وی جانشین خدا در زمین باشد. «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً» (بقره/30)

2-      جانشین و خلیفه روی زمین، باید اثری از خدا را در خود داشته باشد، لذا خداوند از روح خود در او دمید. «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» (ص/72)

3-     انسان را کرامت بخشید تا سرور همه مخلوقات عالم باشد. «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» (اسراء/70)

 

پس وی را با پیش زمینه ای خدا گونه، در مرتبتی میان حیوان و فرشته قرار داد و با اعطا قدرتی به نام اختیار و اراده به وی، دامنه پویایی وی را در بُعدی عمودی وسعت بخشید. به طوری که انسان توانایی آن را یافت که به هنگام سقوط، از حیوانات پست تر شود «کالاْءَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً» (اعراف /179) و یا آنقدر صعود نماید تا از فرشتگان بالاتر رود و به نزدیکترین مقام قرب الهی رسد «فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَىٰ » (نجم/9). از این  روست که خداوند از انسان ها می خواهد که خویشتن را با رنگ خدایی بیارایند «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً» (بقره/138)، و برای خداگونه شدن باید اسماء حسنای الهی را در وجود خویش بپروراند و رفتارهایی هم چون او را از خود بروز داد. به عنوان نمونه خداوند «عَظِیم العَفوِ» است و «کَریمَ الصَفح»، یعنی عفوى بزرگ دارد و با کرامت گذشت مى کند، لذا به انسان توصیه می کند که اگر می خواهد مورد مغفرت الهی قرار بگیرد، او نیز هم چون خداوند باید از خطای دیگران بگذرد «وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ » (نور/22) و این بدان معناست که هر انسانی در هر بُعدی که شبیه خداوند شود، فضل الهی در همان بُعد شامل حالش می شود. گذشت کند، مورد مغفرت الهی قرار می گیرد؛ مهربانی کند، رحمت خدا شامل حالش می شود؛ عیب مردم آشکار نکند، خدا ستار العیوبش می گردد؛ بر مردم سخت نگیرد، خدا نیز بر وی سهل گیرد؛ و این راهی است که خدا به انسان آموخته تا رنگ خدا بر خویش زند و اسباب تقرب به درگاهش را این چنین فراهم نماید.  

 

همه آنچه گفته شد، برای انسان است چه مونث، چه مذکر- و ربطی به جنس وی ندارد.

 

پس ای انسان مونث!

نفیسه مرادی

 

نفیسه مرادی

 

روزگاری بود که اگر به پدری خبر می دادند که نوزادش دختر است،

صورتش از فرط ناراحتی سیاه می شد و خشمگین می گردید. (زخرف/17)

و از بدى آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله [خود] روى مى ‏پوشاند، که آیا او را با خوارى نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند. (نحل/59)

چرا که مردم به کسی که صاحب دختر بود و بی نصیب از فرزند پسر، «ابتر» می گفتند (کوثر/3)و ادامه نسل و خاندان را به پسران وابسته می دانستند و شاید هنوز هم می دانند.

 

در چنین شرایطی خداوند به بهترین بنده اش، که الگویی نیکو برای عاقبت اندیشان است (احزاب/21)

دختر عطا می کند، دختری که او را خیر کثیر می نامد و سوره ای به نامش و به یادش نازل می گرداند. (کوثر) و نسل خاتم پیامبرانش را از همان دختر قرار می دهد.زیرا اوست که به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر مى‏ دهد (شوری/49)

 

کلام خدا، نه فقط دختر را، که انسان مونث را ارج می نهد و انسانیت فراموش شده اش را به همگان یادآور می شود (نساء/1)

و ملاک برتری را نه جنسیت، بلکه انسانیت وی که در تقوا خلاصه می شود، قرار می دهد. (حجرات/13)

و روزی بی حساب و بهشت برینش را به عمل نیک انسان وابسته می نماید، خواه انسان مذکر باشد یا انسان مونث. (غافر/40)

نفیسه مرادی

 

 

رد دیدگاه خلقت زن از دنده چپ مرد

 

دنده چپ مرد

برخی از مفسران با استناد به آیه اول سوره نساء که می فرماید

 

الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا

 

و استناد به برخی روایات، نتیجه گرفته اند که خلقت زن از دنده چپ مرد بوده، از این رو زن موجودی وابسته به مرد است. توجه به نکات زیر، مردود بودن چنین دیدگاهی را اثبات می نماید.

 

۱- "نفس واحدة" نشان دهنده جنسیت نیست که حمل بر "آدم" شود، در آیه هم قرینه ای برای اثبات چنین نظری وجود ندارد.

 

۲- ضمیر مونث "ها" در "منها" و "زوجها" به "نفس واحدة" بر می گردد، که مونث مجازی است و به "حوا" مرتبط نمی شود.

نفیسه مرادی

روز دختر

روز دختر، یادآور جنسیت یا انسانیت؟

 

روزگاری بود که اگر به پدری خبر می دادند که نوزادش دختر است،

صورتش از فرط ناراحتی سیاه می شد و خشمگین می گردید. (زخرف/17)

و از بدى آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله [خود] روى مى ‏پوشاند، که آیا او را با خوارى نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند. (نحل/59)

چرا که مردم به کسی که صاحب دختر بود و بی نصیب از فرزند پسر، «ابتر» می گفتند (کوثر/3)و ادامه نسل و خاندان را به پسران وابسته می دانستند و شاید هنوز هم می دانند.

 

نفیسه مرادی

امنیت اجتماعی

آیا وجود امنیت اجتماعی در جامعه، زنان را از رعایت حجاب، بی نیاز می کند؟


💠خداوند در آیه ۵۹ سوره احزاب می فرماید

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ

اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است

 

در این آیه هدف از نزدیک کردن جلباب ها این است که زنان شناخته شوند.

در پست قبلی گفتم که بر اساس آیه فوق، فلسفه حجاب مصونیت زن در برابر آزار مردان بیمار دل بیان شده است، لکن حجاب بدون پشتوانه قانونی و امنیت اجتماعی، مصونیت کامل را برای زنان به ارمغان نمی آورد.اما اگر امنیت اجتماعی برقرار بود، آیا حجاب لازم نیست؟

نفیسه مرادی

پیرزن

 

حجاب به عنوان نماد هر زن مسلمان در جامعه، بر هر بانویی واجب است، اما بنابر آیات قرآن نیازی نیست که زنان سالخورده حجاب را رعایت نمایند.

وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ (نور/60)

زنان از کار افتاده‏اى که امیدى به ازدواج ندارند گناهى بر آنان نیست که لباسهاى (روئین) خود را بر زمین بگذارند در حالى که در برابر مردم خود آرایى نکنند"

 🔸در تفسیر نمونه درباره استثنا شدن حجاب زنان یائسه (سالخورده) گفته شده است:

نفیسه مرادی

زن


زن شخصیتی مستقل از همسر

 

1 دیدگاه وابستگی زن به شوهر ناشی از تفکر خلقت زن از پهلوی مرد است, به طوری که برخی مفسران چون الشنقیطی در اضواالبیان و برخی مفسران شیعی بدان اشاره نموده اند.

 

اما تفسیر نمونه این دیدگاه را رد نموده و علت پیدایش چنین دیدگاهی را ناشی از ورود روایات اسراییلیات به تفاسیر می داند.

 

 علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان در ذیل آیه اول سوره  نساء می فرمایند" در بعضی از تفسیرها آمده که مراد از آیه مورد بحث این است که همسر آدم از بدن خود (او) درست شده صحیح نیست، هر چند که در روایات آمده که از دنده آدم خلق شده، لیکن از خود آیه استفاده نمی‌شود، و در آیه، چیزی که بر آن دلالت کند وجود ندارد".

نفیسه مرادی