نفیسه مرادی
در نوشتار پیشین بیان شد که زندگی بر اساس سبک و محتوای آن چهار نوع دارد، که به نوع اول آن در همانجا پرداخته شد.
نوع دوم زندگی بر خلاف نوع اول که ظاهری پر زرق و بر داشت و درونی ناسالم، نه ظاهر مناسبی دارد و نه محتوایی غنی. این نوع زندگی چون سیب گندیده ای است که پوست و درونش هر دو خراب شده اند.
مصادیق نوع دوم زندگی را می توان در خانواده های معتاد و خلاف کاری یافت که هم حاشیه نشین هستند و ظاهر زندگی شان مطلوب نیست و هم محتوای زندگیشان تهی و ویران از مفاهیم اصیل است.
اینان دچار روزمرگی هستند و هیچ آینده روشنی برای خود متصور نیستند.
از باورها و ارزشهای متعالی بی بهره اند و به همین دلیل دست به هر کار خلافی دست می زنند.
مجازات این افراد بدون درگیرنمودن تفکر و اصلاح باورها و ارزشهای درونی شان، صرفا تذکری بیرونی است که ثمره ای دائمی نخواهد داشت.